کاش آدم دیگه ای بودم

دلم میخواست نریولی بهت نگفتم بمونآزادت گزاشتم که هرکاری حس میکنی دلت میخواد انجام بدیهروقت دلت خواست بیای هروقت دلت خواست بریآزادی که خیلی وقت بود ازت گرفته بودمگفتی اونقدر خمت کردم که داری میشکنیالان خوبی عشقم؟ از آزادیت لذت میبری؟ الان که نیستم راحتی؟ آرومی عمرم؟ مهم نیست که بغض دارمرفتی .... بدون اینکه بهم نگاه کنیهمیشه قبل رفتن بر می گشتی نگام میکردی الان رفتی بدون اینکه نگام کنیچشمام پر از اشکهگلوم پر بغضهولی تو آزادی عشقممهم اینه که از آزادیت لذت ببریدارم خفه میشمولی تو مهمی تویی که حتی هیچ وقت اینا رو نمیخونی اینا رو نمی فهمیآرزومه که دیگه دوستت نداشته باشماز این دوست داشتن فقط دردش مونده برامونو حسرتکاش میتونستم هر بار می بینمت عاشقت نشمکاش یه روز بتونم بری و بغض نکنمدارم کم میارممواظبم نیستیدیگه هیچ کس مواظب من نیستاین روزا حال و روزم یه کم ترسناک شدهاون شب از ترس تا صبح نخوابیدماز ترس اینکه شاید یه مریضی گرفتم.امروز میخواستم بهت بگم ولی حتی اونقدر برات مهم نبود که بخوای گوش بدی... حرف عوض شد و تو حتی یادت نخواهد بود که من داشتم از ترسم برات میگفتمدردم میادکاش یکی رو داشتم که این روزام رو براش میگفتم هیچ کس نیستهیچ کس نموندهخیلی تنهامتونستی به خاطر اون یارو ده دیقه دیرتر بری ولی به خاطر من که داشتم اشک میریختم نه.. قطع کردی و گفتی برمیگردم حرف میزنیم...عجیبهخیلی عجیبه که چرا هنوز فکر میکنی دوسم داریاگه یه غریبه الان اینجا بود و دیرش شده بود به خاطر یه آدمی که اشک میریخت میموند ولی به خاطر یه کار ساده نه...تو برعکس انتخاب کردیعجیبه + نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۰ ساعت 10:20 توسط پیچک  |  A کاش آدم دیگه ای بودم...ادامه مطلب

نمیبخشمت به خاطر تمام حس بی ارزشی که بهم میدینمیبخشمت که حتی برات اونقدر ارزش ندارم که حرفم رو بشنوینمیبخشمت که باعث میشی انقدر هول بشم از اینکه الان جمله م رو قطع میکنی که نمیتونم یه جمله درست و کامل بسازم و از هولم یه جمله کج و کوله تحویلت میدم.نمیبخشمت به خاطر اینکه باعث میشی لکنت زبون بگیرم موقع توضیح دادن.نمیبخشمت به خاطر همه ی وقتایی که دست و پا زدم و نشنیدینمیبخشمت به خاطر همه ی وقتایی که به تته پته می افتم از حولمنمی بخشمت به خاطر همه ی وقتایی که دارم توضیح میدم و تو داری تو ذهن خودت به یه چیز دیگه فکر میکنی نمی بخشمت به خاطر قیافه ی تحقیر آمیزی که موقع حرف زدنم به خودت میگیرینمیبخشمت که بهم فرصت اشتباه کردن نمیدی و اگه چیزی از نظرت درست نباشه تحقیرم میکنینمیبخشمت به خاطر همه ی حس تلخی که به خاطر چند دقیقه کمتر وقت گزاشتن میدی... فقط چند دقیقه... مگه اگه صبر کنی من یا هر بدبخت دیگه ای حرفش رو بزنه بعد جواب بدی چقدر طول میکشه؟ چی میشه مگه؟ چرا این کارو میکنی؟ به خاطر همین چند دقیقه ؟ به خاطر چند دقیقه این حجم از استرس رو به من میدی که به زبون مادریم نتونم حرف بزنم و یه جمله ی درست بگم؟ با اون چند دقیقه که صرفه جویی کردی تو گوش دادن میخوای چی کار کنی؟نمی بخشمت.  + نوشته شده در دوشنبه هفتم تیر ۱۴۰۰ ساعت 10:38 توسط پیچک  |  کاش آدم دیگه ای بودم...ادامه مطلب

برام با همه ی دنیا فرق داشتی چون برات با همه دنیا فرق داشتم.الان برات فرق زیادی ندارم پس فکر کنم باید برام فرق زیادی نداشته باشی.من اینجا می نویسم نه برای تو که برای خودم.اینا حرفاییه که اگه تو دلم نگهشون دارم خفه میشم.بهت گفتم چند روزه اون مشکلی که داشتم برگشته، عین خیالت نبود. گفتم از روزی که دعوا کردیم برگشته.. بازم عین خیالت نبود.عوض شدی عشقم. باورش برام خیلی دردناکه ولی عوض شدیتو همونی که اگه میدونستی چیزی داره سلامتیم رو تهدید میکنه دل تو دلت نبود تا بفهمی چمه و خوبم کنی؟نه دنیام.نه تو اون نیستی.آدما عوض میشن. احساسشون عوض میشه.حالم خوش نیست. حس بدی بهت دارم.وقتی رفته بودم بهت گفتم شرط برگشتنم اینه که اون آدم نباشه.عین خیالت نبود.حتی جوابم رو هم ندادی.انقدر برات بی اهمیت بود که خودم برگشتم. بی منت کشیچقدر از اینجا بودن بدم میادچقدر درد داره کارات.من به خاطر تو خیلی چیزام رو از دست دادمعزیزترین چیزی که داشتم.داغی موند رو سینه م که هیچوقت پاک نمیشه. ولی تو ... برات شدم شبیه بقیهبرام میشی شبیه یه دوست معمولی.نه عشقمنه همه ی زندگی و دنیامدیگه نه.دیگه نمیخوام درد بکشم.دیگه نمیخوام یه بار دیگه داغ بزاری رو دلم.داغ از دست دادن خودت برام بسه.دیگه نمیخوام بجنگم با همه دنیانیستی که نیستی که نیستی. هر آدمی یه روز میاد یه روز میره. من قوی تر از اونم که بتونی منو بشکنی.بهت ثابت میکنم فرق دارم با همه حتی اگه برای تو فرق نداشه باشم + نوشته شده در سه شنبه نهم شهریور ۱۴۰۰ ساعت 9:29 توسط پیچک  |  کاش آدم دیگه ای بودم...ادامه مطلب

چقدر نیاز دارم که باهات حرف بزنم کاش چشمام یه دکمه داشت که هروقت میخواستم میزدم و اشکاش بند میومد. تا دیگه از ترس سرازیر شدن اشکام حرفام رو نمی خوردم.  چجوریه که دستات همیشه گرمه؟ چجوریه که هروقت بغلم میکنی از این دنیا کنده میشم؟ مگه چی داری تو صدات کاش آدم دیگه ای بودم...ادامه مطلب

کاش آدم دیگه ای بودم...

نزدیک تولدشه تولد همسرت دارم دیوونه میشم از فکرش براش چی گرفتی؟ وقتی هدیه شو بهش میدی میبوسیش؟ بهش میگی دوستش داری؟ گلم براش میخری؟ بهش میخندی؟ بغلش میکنی؟ حتما با رفتارت کلی حس ارزشمند بودن بهش میدی چیزی که من از روز تولدم گمش کردم از تولدم متنفرم کاش آدم دیگه ای بودم...ادامه مطلب

 اينكه تو فيلما نشون ميده يكي وقتي ميفهمه بهش خيانت شده غش ميكنه و ميافته يكي از بزرگترين دروغاي دنياست تو واقعيت سر جات مي موني و درد ميكشي دردي كه انگار تمام استخونات با هم داره خورد ميشه تو ميموني و گوشت له شده بدنت نميدوني چي كار كني كجا بري داد کاش آدم دیگه ای بودم...ادامه مطلب

وقتی چاره ای نداشته باشی به هر چیزی چنگ میزنی به همه چی اعتقاد پیدا می کنی رفتم پیش یه نفر که رشته های رابطمون رو بسوزونه بهم گفت این رابطه رو از زندگی قبلیت با خودت آوردی، گفت توی زندگی قبلی ما با هم زندگی میکردیم... گفت تو زندگی قبلی هم روحت کنار کاش آدم دیگه ای بودم...ادامه مطلب

من نمیدونم  دیگه نمیدونم نمیخوام اصلا به من چه چی شده مگه برای چی چی کار کنم مهم نیست درد داره دیگه همینه  یعنی میشه دوباره؟ صبر کن شاید یه راهی بود باشه برو بهش بگو اگه بگم چی میشه مگه مهمه چی عوض میشه اگه دوباره شروع بشه چی تو کی هستی بدون اون تا کاش آدم دیگه ای بودم...ادامه مطلب

کاش آدم دیگه ای بودم...